به نام خدا..... (تاریخ:۱۴۰۱/۱۲/۹)
موضوع:کلاس ششم(خاطره نویسی)
صبح ساعت۶:۳۰با صدای مادرم از خواب پاشدم،صبحانه خوردم و حاضر شدم برای رفتن به مدرسه؛وارد مدرسه که شدم به یک محیط خیلی جذاب روبرو شدم،دیوارهای حیاط نقاشی شده،مرتب و تمیز بود.ناظمان،دانش آموزان را به صف کردند.بعد از تلاوت قرآن و خوشامد گویی مدیر به همکاران، والدین،دانش آموزان و ضمن عرض تبریک آغاز سال تحصیلی یکی از ناظمان که یک خانم خوش سیما ومهربان بودند،اسامی دانش آموزان هر کلاس را می خواندند و معلمان،دانش آموزان را به سمت کلاسها هدایت می کردند.
و اما رسید به اسم من،اسم من را خواندند و به سوی کلاس راهی شدم.با معلمم سلام و احوالپرسی کردم و داخل کلاس رفتم. اما در اولین مواجه با معلم اصلا حس خوبی نداشتم. یکی از دلایل آن؛نامرتب بودن معلمم بود.
یک ماهی که گذشت و آزمون پایان ماه را دادیم،متأسفانه عملکرد خوبی نداشتم و دلیل بنده برای این عملکرد،عدم آراستگی وضعیت معلمم بود و این عامل باعث می شد که من اصلا علاقه مند به کلاس،درس و معلم نشوم و این شد که عملکرد خوبی نداشته باشم.
بنابراین به تمامی معلمان عزیز آینده کشورمان توصیه میکنم که حتما به آراستگی تان توجه کنید.این مسئله،مسئله ای نیست که به راحتی آن را کنار بگذاریم.زیرا می تواند یکی از عوامل جذب دانش آموز به درس و مدرسه باشد.
《با آرزوی موفقیت برای شما عزیزان 》
خوش و خرم باشید.